English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9191 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
false start U اغاز نادرست خطا در شروع
false starts U اغاز نادرست خطا در شروع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incipit U شروع و اغاز
alpha U اغاز شروع
alphas U اغاز شروع
begins U اغاز نهادن شروع کردن
begin U اغاز نهادن شروع کردن
jump-starts U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starting U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump start U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-started U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-start U شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
initiates U اغاز کردن شروع کردن
initiate U اغاز کردن شروع کردن
initiated U اغاز کردن شروع کردن
stx U شروع متن اغاز متن
initiating U اغاز کردن شروع کردن
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
dawn U اغاز اغاز شدن
dawning U اغاز اغاز شدن
dawned U اغاز اغاز شدن
dawns U اغاز اغاز شدن
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
start off U شروع کردن شروع شدن
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
initiation U شروع کار شروع
trumped-up U نادرست
phoney U نادرست
spurious U نادرست
phoneys U نادرست
phonies U نادرست
trumped up U نادرست
wrongful U نادرست
sinister U کج نادرست
unfairly U نادرست
unfair U نادرست
inexact U نادرست
dishonest U نادرست
inaccurate U نادرست
imprecise U نادرست
unsafe U نادرست
false U نادرست
erroneous U نادرست
amiss U نادرست
crooked U نادرست
infirmly U نادرست
in error <adj.> U نادرست
foulest U نادرست
fouler U نادرست
fouled U نادرست
foul U نادرست
inconsecutive U نادرست
phony U نادرست
inconsequent U نادرست
false code U کد نادرست
fouls U نادرست
out of a U نادرست
out of order U نادرست
out of trim U نادرست
impure U نادرست
false <adj.> U نادرست
mispronunciations U تلفظ نادرست
misconstructions U تفسیر نادرست
mispronunciation U تلفظ نادرست
chucks U پرتاب نادرست
inaccurate U نادرست یا غلط
misconstruction U تعبیر نادرست
misconstructions U تعبیر نادرست
chucked U پرتاب نادرست
chuck U پرتاب نادرست
misconstruction U تفسیر نادرست
inexactly U بطور نادرست
improper U نامناسب نادرست
missatement U گفته نادرست
unsound U ناخوش نادرست
vicious U بدطینت نادرست
false U ساختگی نادرست
error U عقیده نادرست
errors U عقیده نادرست
mispronounciation U تلفظ نادرست
miscue U ضربه نادرست
paralogism U قیاس نادرست
misinformation U خبر نادرست
wrongfully U بطور نادرست
jackleg U ناشی نادرست
mistranslation U ترجمه نادرست
distractor U گزینه نادرست
false information U خبر نادرست
by indirection U با وسائل نادرست
false information U اطلاعات نادرست
fallacy of composition U تعمیم نادرست
foul play U کار نادرست
wrong information U اطلاعات نادرست
inaccurately U بطور نادرست
heterography U املای نادرست
wrong answers U پاسخهای نادرست
untrue U نادرست خائن
foul bill of lading U بارنامه نادرست
false code U رمز نادرست
getaway U اغاز
getaways U اغاز
terminus a que U اغاز
exordium U اغاز
kick-offs U اغاز
commencement U اغاز
insteps U اغاز
instep U اغاز
authorship U اغاز
kick-off U اغاز
scratch line U خط اغاز
venue U اغاز
abinitio U از اغاز
originationu U اغاز
inception U اغاز
entranced U اغاز
entrances U اغاز
entrancing U اغاز
incipience or ency U اغاز
origin U اغاز
venues U اغاز
beginning U اغاز
beginnings U اغاز
primordium U اغاز
entrance U اغاز
initation U اغاز
origins U اغاز
onset U اغاز
outset U اغاز
kick off U اغاز
jump off U اغاز
get away U اغاز
initiation U اغاز
initio U در اغاز
inchoation U اغاز
lie U سخن نادرست گفتن
malfunction U نادرست عمل کردن
malfunctioned U نادرست عمل کردن
malfunctions U نادرست عمل کردن
paralpgize U قیاس نادرست ساختن
suggestio falsi U افهار و اعلام نادرست
sigmatism U تلفظ نادرست حرف " س "
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
true false questions U پرسشهای درست- نادرست
lies U سخن نادرست گفتن
lied U سخن نادرست گفتن
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
prismatic spectacles U عینک نادرست نما
mininformation U اطلاع یا خبر نادرست
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
wild cat U بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
foozle U بدساختن ضربت نادرست
launching U اغاز کردن
birth U اغاز زاد
launch U اغاز کردن
uppermost U از اغاز از ابتدا
initial point U نقطه اغاز
initial U واقع در اغاز
begins U اغاز شدن
primes U درجه یک اغاز
jump off U اغاز حمله
begins U اغاز کردن
primed U درجه یک اغاز
prime U درجه یک اغاز
inaugurator U اغاز کننده
incept U اغاز کردن
wire to wire U از اغاز تا فرجام
births U اغاز زاد
births U اغاز کردن
initialled U واقع در اغاز
nodal point U نقطه اغاز
push off U اغاز کردن
initialed U واقع در اغاز
from a to izzard U از اغاز تا انجام
initialling U واقع در اغاز
birth U اغاز کردن
initialing U واقع در اغاز
introductive U اغاز کننده
begin U اغاز شدن
start of heading U اغاز سرفصل
initiated U اغاز کردن
soft start U اغاز نرم
initiating U اغاز کردن
debut U اغاز کار
som U اغاز پیام
alpha and omega U اغاز و فرجام
inaugurating U اغاز کردن
inaugurates U اغاز کردن
inaugurated U اغاز کردن
revivals U اغاز رونق
revival U اغاز رونق
inaugurate U اغاز کردن
start of message U اغاز پیام
start bit U بیت اغاز
at the start U در اغاز کار
Recent search history Forum search
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
3معنی کلمه retraction چیست؟
0شرمنده ها من نميخواستم انگليسي صحبت كنم خودت اول شروع كردي
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com